در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر دسترسی همگانی به فرصتهای آموزشی عادلانه تاکید شده است. در “سند تحول بنیادین آموزش و پرورش” که کلمه عدالت بارها در آن تکرار شده، “بسط و گسترش عدالت آموزشی و توسعه آموزش و پرورش با کیفیت برای همه” از راهبردهای اصلی است. در استان های محروم علاوه بر آن که میزان درآمد سرانه و شاخصهای اقتصادی وضعیت نامساعدی دارند، با وجود تلاشهای دولت و خیرین مدرسه ساز در تأسیس و نوسازی مدارس، کمبود زیرساختهای آموزشی قابل توجه است. به علاوه، علت اصلی عدم ثبت نام در مدارس و یا ترک تحصیل نیز به علل اقتصادی و درآمد پایین اقشار فقیر چشمگیر است. در برخی استانها مانند استان گلستان، در فصل برداشت محصولات کشاورزی، دانش آموزان به جای حضور در مدرسه، در مزارع مشغول به کار میشوند. با اینکه هزینه تحصیل در مدارس دولتی بالا نیست اما بسیاری از کودکان که برای تحصیل معاش خانواده مجبور به کار کردن هستند، از تحصیل باز میمانند. بحث دو زبانه بودن دانش آموزان در بسیاری از استانهای محروم و مرزی از دیگر چالشهای آموزشی در این مناطق است. در این استانها، دانش آموزان به سختی با محتوای درسی ارتباط برقرار میکنند. در مجموع، بسیاری از دانش آموزان مناطق محروم، بدون فرا گرفتن خواندن و نوشتن، به کلاسهای بالاتر منتقل میشوند.
🔴رتبه بندی کیفیت تحصیلی دانش آموزان
هر چند کودکان قبل از رفتن به مدرسه، از طریق تلویزیون و … زبان فارسی یاد می گیرند و شرکت در دوره های پیش دبستانی در مناطق روستایی نیز اجباری شده و مشکل آموزش خواندن و نوشتن به زبان فارسی کاهش یافته ولی کلاس های متشکل از چندین پایه تحصیلی عموما با مشکل افت کیفیت مواجه هستند. در مناطقی که شمار خانوارهای ساکن کم است، یک معلم در یک کلاس، چند پایه تحصیلی را برای دانش آموزان با سنین مختلف تدریس میکند. مسلماً کیفیت آموزشی در چنین کلاس هایی در مقایسه با تدریس معلم برای یک پایه تحصیلی در شهرها بسیار پایینتر است. هر چند در برخی از مدارس مناطق محروم معلم های جوان با انگیزهای هستند که برای آموزش کودکان از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکنند ولی ضعف کلاس های اول ابتدایی در اثر بی خبری خانواده و عدم وجود مدارس و کلاس های مناسب و وسایل کمک درسی در مناطق محروم بسیار جدی است. دانش آموزان ضعیف که در کلاس اول خواندن و نوشتن را فرا نگرفته اند با دریافت کارنامهای که در آن بر “نیاز به تلاش بیشتر” تاکید شده است به کلاس بالاتر می روند و این مشکل هر سال بزرگتر شده و به سال بعد منتقل می گردد. به همین دلیل، نسبت قابل توجهی از دانش آموزان مناطق محروم که از مقطع ابتدایی به متوسطه میروند به درستی قادر به خواندن و نوشتن نیستند. در نتیجه، شکاف و فاصله میان کیفیت آموزشی مناطق محروم و مناطق برخوردار کشور بسیار عمیقتر شده است. تاثیر دوران کرونا نیز بر افت کیفیت آموزش در مناطق محروم بسیار شدید بوده است. در برخی از مناطق روستایی دسترسی به اینترنت وجود نداشته و گوشی هوشمند مشکل دیگری بوده که اکثر خانواده ها قادر به تامین آن نبوده اند. بسیاری از دانش آموزان در مناطق محروم، طی دو سال همه گیری کرونا، عملا امکان تحصیل نداشته اند و تاثیر عمیق این دو سال هم اکنون در پایه های بالاتر محسوس است. کمبود دبیر در دروس تخصصی مشکلی جدی است و گاه برای برخی از دروس تخصصی مانند زیست شناسی و فیزیک دبیری وجود ندارد. هنوز در بسیاری از مدارس روستایی از تخته سیاه و گچ استفاده میشود و از تخته وایت بورد و ماژیک خبری نیست. بسته های کمک آموزشی وجود ندارد و در کلاسها معلم نمیتواند ساده ترین آزمایش ها را برای دانش آموزان انجام دهد. وزارت آموزش و پرورش قادر به تامین بودجه مورد نیاز مدارس برای برنامه های کمک آموزشی نیست. در شهرها و مناطق برخوردار، مشارکت های مردمی در تامین هزینه های کمک آموزشی نقش تعیین کننده دارد ولی در مناطق محروم مدیر نمیتواند از مردم کمک مالی دریافت کند. در چنین شرایطی، معلم نمی تواند معجزه کند و شکاف میان کیفیت آموزش در مناطق محروم و مناطق برخوردار در طول زمان عمیق تر میشود. در دهه گذشته ترک تحصیل در دوره های اول و دوم متوسطه در سراسر کشور و به تبع آن استان گلستان، به ویژه در مناطق محروم، افزایش چشمگیری داشته است. مهمترین عامل ترک تحصیل در شهرها، فقدان چشم انداز روشن برای یافتن شغل مناسب پس از اتمام تحصیلات است که به تضعیف انگیزه ادامه تحصیل منجر شده است. در مناطق محروم، اقتصاد ضعیف خانواده، تعداد بالای فرزندان و نیاز به افزایش درآمد مشوقهای مهم برای ترک تحصیل است. بسیاری از جوانان برای کار به کشورهایی همچون ترکیه میروند و به عنوان کارگر ساده و نیمه ماهر در کارخانه ها و کارگاه ها مشغول به کار میشوند.
سطح حقوق کارگران در ترکیه بسیار بالاتر از ایران است. مجموعه این شرایط گرایش به ترک تحصیل در میان جوانان روستایی مناطق محروم استان را افزایش داده است.
🔴پیامدهای نابرابری آموزشی در مناطق محروم
لزوم توجه به نابرابری های آموزشی در کنار نابرابری های درآمدی با نگاه ویژه به شهرستان های کم برخوردار، افزایش سهم بودجه آموزشی مناطق محروم جهت تأمین زیرساختهای آموزشی، تأمین زیرساخت فناوریهای ارتباطی در نقاط محروم و دورافتاده جهت تسهیل دسترسی دانش آموزان این مناطق به کلاسهای آموزشی و کمک آموزشی آنلاین، تأمین مالی دانش آموزان مناطق محروم با اعطای کمک هزینه نقدی آموزش و یا طرحهای بیمهای ویژه به خانوارها مشروط به اجازه ادامه تحصیل فرزندان و افزایش سطح مهارت و دانش نیروی انسانی فعال در مناطق محروم متناسب با نیازهای فرهنگی و قومیتی در آن مناطق میتواند از راهکارهای رفع نابرابری آموزشی در کشور باشد. البته که این راهکارها نیاز به عزم جدی حاکمیت و دولت در برقراری عدالت آموزشی و تزریق منابع مالی در کنار اطلاعرسانی گسترده جهت افزایش مشارکت مردمی و بخش خصوصی در تأمین زیرساختهای آموزشی مناطق محروم (به ویژه مناطق مرزی) دارد. در نهایت، نباید از این مسئله غافل ماند که نتیجه اجتناب ناپذیر پایین آمدن کیفیت در نظام آموزشی در دهه های بعد، کاهش مهارت و بهره وری نیروی کار و کاهش رشد در اقتصاد مبتنی بر دانش و اطلاعات است. امری که در دنیای پیچیده آینده، بسیار مهم تلقی میشود.